بر این اساس بهرغم اجرای طرحهای مقطعی همچون تعطیلی مدارس و دانشگاهها، دورکاری ادارات و توصیههای عمومی، کیفیت هوا در کلانشهرهای کشور همچنان روند نزولی دارد. دلیل اصلی روشن است: چشمانداز کاهش منابع آلاینده بهصورت ساختاری شکل نگرفته و رفتار ترافیکی جامعه نیز تغییری نکرده است.
یکی از مهمترین عوامل تشدیدکننده این وضعیت، تداوم حضور انبوه خودروهای تکسرنشین در معابر شهری است. سهم این خودروها در ترافیک و تولید آلایندگی، بسیار بیشتر از آن چیزی است که در سیاستگزاریها دیده میشود. عدمتوسعه زیرساختهای حملونقل عمومی، قیمت نسبتا پایین سوخت و فرهنگ ضعیف استفاده از خودرو اشتراکی، همگی باعث شده تردد تکسرنشینی بهنوعی عادت شود و هزینههای معنوی و مادی سنگینی را به شهرهای شلوغ و پرجمعیت کشور تحمیل کند.
در این میان، تصمیمات دولت برای تعطیلی مراکز آموزشی و اداری هرچند در کوتاهمدت از فشار بر شبکه ترافیک میکاهد، اما نمیتواند جایگزین راهحلهای پایدار شود.
تداوم این رویکرد، علاوهبر اختلال در روند آموزشی و فعالیتهای اقتصادی، یک پیام واضح دارد: ما هنوز در مرحله واکنش اضطراری باقی ماندهایم و از طراحی سیاستهای بلندمدت فاصله داریم.
تهران نیازمند اصلاح جدی در الگوی سفر است. اجرای طرحهای کارآمد کنترل ترافیک، گسترش واقعی ناوگان حملونقل عمومی، توسعه خودروهای پاک، اجرای سیاستهای بازدارنده برای تکسرنشینی و ایجاد مشوقهای مبتنی بر حملونقل اشتراکی باید بهصورت یک بسته واحد و منسجم دنبال شود.
آلودگی هوا یک پدیده اقلیمی یا موسمی نیست؛ محصول مستقیم سیاستگزاریهای ناتمام و رفتارهای ناهماهنگ است. اگر تغییر الگوی سفر شهری و نوسازی ناوگان حملونقل جدی گرفته نشود، تعطیلیهای سالانه همچنان نقش مُسکن خواهد داشت و کلانشهرهای کشور، بهویژه تهران همچنان زیر بار هزینههای ناشی از آلودگی هوا و مصرف بیرویه سوخت کمر خم میکنند.
